علم هیچ مرز و کشوری را نمی شناسد، زیرا دانایی به بشریت تعلق دارد، و مشعلی است که جهان را روشن می کند - لوئیس پاستور

انسان مدرن علم (science) را به عنوان راهنما و راهگشای خود می داندو این علم (science) بشر محدود به تجربه های متعدد و متنوع او در این کره خاکی است، ذات انسان مدرن شکاک و سخت باور است. انسان مدرن معنای تقدس و رمز و راز غیبی را درک نمی کند و به جای آن روش تجربه را جایگزین کرده است. طبییعی است که تجربه همه جا پاسخگو نیست. این عدم پاسخگویی انسان را دچار اضطراب می کند. سوالات و پرسش هایی مهم که تجربه هیچ پاسخی برای آن ها در نمی یابد، چرا که اساسا فرای محدوده آن است! 

کسی که برای سوالاتش پاسخی پیدا نکند، برای رهایی از اضطراب آن، مجبور می شود سوالاتش را فراموش کند. در نتیجه نیاز به چیزهایی دارد که بتواند به او در فراموش کردن کمک کنند!

برای بشر مدرن هرچیزی که ایجاد "فراموشی" کند ارزش دارد، از جمله سینما، موسیقی، مسابقات ورزشی و . 

سینما و فیلمی که باعث می شود انسان با شریک شدن در تجربه های شخصی دیگران خود را فراموش کند و لذت ببرد، در نتیجه فیلم و سوپراستاری و سلبریتی که بتواند بیشتر انسان را از خودش دور کند و به درون زندگی و تجربه های خودش ببرد برای او ارزشمند تر است. اساسا پدیده ای مثل سوپراستار ها در همین محور توانایی تعریف شدن دارد. یک مسابقه ورزشی،یک بازی فوتبال، کمک میکند برای نود دقیقه یک خلسه فکری تجربه ای سرشار از لذت و هیجان را تجربه کند.

انسان مدرن به سینما می رود، به استادیوم می رود، به کنسرت می رود، به دنبال همه سرخوشی ها می رود تا از خود دور شود، تا خود را فراموش کند.

اگر مواد مخدر و الکل و . با تغییرات فیزیولژیکی به فراموشی انسان کمک می کند، سینما و "ورزش مدرن" و موسیقی های خاص و . موجبات روانشناختی و روحی فراموشی را از طریق لذت و هیجان فراهم می کند.

انسان مدرن از تنهایی فرار می کند. از خلوت می ترسد، حتی معماری مدرن خلوت گریز است، خلوت کردن، چیزهایی را به انسان یاد آوری می کند.

نقطه مقابل فراموشی یادآوری است.

یادآوری.

ذکر.

.وَ ما هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ لِلْعالَمینَ. (القلم-آیه 52)


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

جونگول Amir Ammari تخته سیاه لوازم یدکی رانا ateliyearak نگاره وکتور کارخانه نخ اکریلیک PORTFOLIO وبلاگ ضیاالدین ناظم پور